مُدیریت عَملکرد

یکی از دلایل اصلی اهمیت مدیریت عملکرد، ایجاد همسویی میان اهداف فردی و سازمانی است. این فرایند به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنند که فعالیت‌های کارکنان در راستای تحقق اهداف کلان سازمان قرار دارد. چنین همسویی نه‌تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهد، بلکه باعث می‌شود همه افراد در سازمان احساس کنند که بخشی از موفقیت کلی هستند.

مدیریت عملکرد همچنین در بهبود انگیزه و مشارکت کارکنان نقش کلیدی دارد. زمانی که کارکنان بازخوردهای سازنده دریافت می‌کنند و پیشرفت‌هایشان مورد تقدیر قرار می‌گیرد، حس تعلق بیشتری به سازمان پیدا می‌کنند. این حس تعلق به تعهد بیشتر کارکنان و کاهش نرخ ترک شغل منجر می‌شود، که برای پایداری سازمان حیاتی است.

از سوی دیگر، مدیریت عملکرد به سازمان‌ها اجازه می‌دهد تا مشکلات عملکردی را به‌سرعت شناسایی و رفع کنند. از طریق پایش مستمر و ارزیابی دقیق، مدیران می‌توانند نقاط ضعف و موانع پیشرفت را شناسایی کرده و برای بهبود آن‌ها برنامه‌ریزی کنند. این اقدام نه‌تنها به افزایش بهره‌وری کمک می‌کند، بلکه از کاهش کیفیت یا نارضایتی مشتریان نیز جلوگیری می‌کند.
سازمان‌هایی که به این فرایند به‌عنوان یک ابزار استراتژیک نگاه می‌کنند، می‌توانند در محیط‌های رقابتی، انعطاف‌پذیری بیشتری داشته و مزیت رقابتی خود را حفظ کنند